Abanam



امسال اولین سالى بود که هیچ ترقه اى نزدم :) اما خب واقعا از این موضوع بسى خرسندم که خونمون پایین میدونى که تو این جور مراسم ها سنگ تموم میزاره :/ از بزن برقصش بگیر تا خفن ترین ترقه هاى پر صدا واقعا این همه انرژى رو از کجا میارن تا دوازده اخه داداشام :/ 

چهارشنبه سوریتون خیلى مبارک باشه ( با تاخیرات فراوان ) 

کمتر از بیست و چهار ساعت تا تحویل سال مونده ، دم اخرى اگه بدى دیدین حلال کنید دیگه :) و پاى این بزارین از  خامى هاى نوجونى دیگه

 اگه حرفى سختى هم هست من این پست ناشناس رو باز میزارم ، هر چى تو سال نود و هفت گذشت و نتونستین بگین بگین :)))



اینم یه عکس از دیشبه ، کیفیت عکس خوب نیست متاسفانه زوم نکنید دیگه با تشکر 

به قول یه نفر من از بازماندگان دیشب محسوب میشم :) 

دویست بار اهنگ ساسى دیشب پخش شد ( کوبوندن کله به دیوار )


میتونم بگم بد ترین کار ها رو سال نود و هفت کردم 

بد ترین تصمیم ها رو گرفتم  

تصمیم ها و کارهایى که واقعا میتونم دربارشون بگم اگه یه بچه ى ده ساله جاى من بود بهتر واکنش میداد بهتر برخورد میکرد 

واقعا نمیتونم براى خودم این موضوع رو هضم کنم که اینقدر خودم رو کوچیک کردم که با یه مشت ادم هایى که واقعا نمیشه بهشون گفت ادم معاشرت کردم و اجازه دادم وارد زندگیم بشم و حتى باهاشون حرف بزنم ! نمیخوام به ادمى توهین کنم اما واقعا بعضى از رفتار ها از ادم ها واقعا زشته واقعا منفور کنندس و خب احساس میکنم من چقدر منفور ترم که به چنین حرف هاى منفورى گوش دادم ! 

خیلى خجالت اورده و که پارسال همین موقع ها احساس میکردم چقدر بزرگ شدم و به اندازه ى تمام سال هاى زندگیم از لحاظ عقلى رشد کردم و الان احساس میکنم به اندازه ى تمام سال هاى زندگیم از لحاظ عقلى افت کردم 

چقدر دلم میخواد زمان برگرده عقب که تک به تک سال نود و هفت و دوباره تکرار نکنم لحظه به لحظشو فراموش کنم 

درس بگیر لطفا درس بگیر که تکرار نکنى این اشتباها این تصمیم ها این برخورد هاى مزخرفتو 



حاضر بودم تمام زندگیم و بدم و باشم جزو اون یازده تا 

رامین رضاییان لعنتى واقعا خیلى لعنتى اى ، تمام وجود عاشق سبک بازیشم 

شوتاش ، سانتراش ، استارتاش همه و همه ! 

امید ابراهیمى که مثل همیشه ژنرال طور وار بازى میکرد دمت گرم ژنرال 

اى که چقدر سر دار رو بازى قبلى فوش دادیم و اى که چقدر این بازى لبخند اورد رو لبمون 


چرا یکى دیروز نبود که بیاد به من بگه هى دیوونه بعد از دو سال بدون نرمش کردن فوتسال بازى نکن که اینجورى پاهات بگیره و دو قدمم نتونى راه برى :/ 

اولین گلمو با ضربه ایستگاهى زدم اصن باورم نمیشه چى بود لامصب ! خیلى خوب بود اصن یه خورده دورتر از نقطه ى پنالتى سمت راست اصن چه قوسى گرفت لعنتى چه گوشه ى دروازه اى نشست هوفف

ثبت بشه این حال خوب اینجا :)))) 

من چقدر فیزیکو بخش الکتریسیته و مدارها رو دوست دارم خعلى جذابن لامصب ها



چقدر سخت بود که به خودم میگفتم این اخرین بازیه خسروعه !!!!

چقدر مزخرف بود این لیگ 

این همه ناداورى بس نبود !!! 

اشکاى خسرو هم بهش اضافه شد ؟؟؟؟!!!!

اصن مگه لازمه بگم براى همیشه تو خاطره هامون میمونى ؟

اخ که چقدر بد بود اشکاى خسرو




+ وقتى یاد کولى بازى هاى سید جلال تو دربى و کف گرگى اى که بیرانوند به بازیکن تیم خارجى زد میوفتم افتخار میکنم لاقل طرفدار تیمى ام که بازیکن هاش لاقل جوانمردانه بازى میکنن 

+ ترجیح میدم تیمم بره دسته یک اما به نا حق قهرمان نشه 


خیلى دوست دارم به خودم بفهمونم که هى نفهم امتحان تاریخ مهم نیست ، امتحان محیط مهم نیست چرا اینقدر دارى اعصابتو خرد میکنه براش و از اون طرف مغزم میزنه تو سرم میگه نفهم تو معدل تاثیر میزار و با وجود این حجم از خرخون هاى اطرافت باید بمیرى و اصن باشه محیط مهم نباشه تاریخ مهم نباشه واقعا چه توجیحى براى شیمى که گند زدى و زبانى که قرار فردا گند بزنى دارى ؟! 

سر امتحان محیط ناظممون اومد سر کلاس ، گفتم خانم فلانى دبیر نمیاد سر کلاس فلان چیزو نگفته سر امتحان داده بچه ها هم اعتراض هایى مبنى بر اینکه جواب هایى که به ما داده با تجربیا خیلى فرق میکنه و اینا !!!! میدونید برکشت چى گفت گفت بلاخره شما باید کتاب رو یه ورق زده باشید و دیده باشید این تعریف و اینکه سرتون تو برگه ى خودتون باشه ! دبیر محیط براى امتحان محیط سوال داده بود گفته بود فقط سوال هارو بخونید و وقتى من این جواب رو از ناظم شنید نمیتونید اصلا تصور کنید قیافه ى منو اصلااا 

میدونید از وقتى اومدم تو این مدرسه هر لحظه بیشتر حالم ازش بهم میخوره وقتى بچه ها رو میبینم که وقتى معلم میگه براى نگارش توضیحى هاى درس فلان و فلان و فلان و بخونید و تعدادى از بچه ها کل کتاب رو واو به واو حفظ میکنن که اگه یه وقت خانوم داد چیزى که گفته نمیده از اون درس ها بیستشون نشه نوزده و هفتادو پنج 

وقتى امتحان عربى داریم و به معلم میگم چرا وقتى میگى نصف فلان چیز نمیاد و ازون میارى و بهم میگه فقط تو چرا اعتراض میکنى و مگه بچه ها وقت اضافى دارن که اضافى بخونن و همون موقع پچ پچ هاى دوستات و کنارت میشنوى که میگن من کل درس و خوندم هیچ فلان چیزم خوندم 

وقتى قرار میزارن امتحان حسابان رو کنسل کنن و روز قبلش خودشون رو نابود میکنن که کنسل بشه و و میگن ما هیچى نخونیدم و اینا  و وقتى امتحان میدیم بیشتر بقیه ى موقع ها بیست داریم تو امتحان

سال دهم بودم سر کلاس زبان نشستم واقعا نمیتونید تصور کنید احساس میکردم من یه دبستانى هم که در میان انبوهى از دانشجو نشستم نصف بیشتر کلاس یک الا دو ترم مونده بود زبانشون تموم بشه خیلى ها داشتن برا ایلس میخوندن و تافل و این جور امتحانا میدونید واقعا جزو بد ترین لحظه هاى زندگیم بود 

میدونید روز اولى که اومدم تو این مدرسه تعداد رتبه ى زیر هزارش کورم کرد حرف هاى مردم مبنى بر اینکه بهترین مدرسه ى دخترونه ى تهرانه کورم کرد کاش یه نفر بود اون لحظه بهم نشون میداد این مدرسه چه به روزم میاره 

چجورى گند میزنه به قلبم ، چجورى با استرس میکشتم ، چجورى با یه مشت ادم نامرد دروغ گو قرار مواجه بشم ، چجورى قرار ناظمش با لحن مزخرفش گند بکشه به شخصیتم  

کاش و کاش و کاش و کاش .!


این روزا بیشتر از هر موقعى نیاز دارم یه نفر که باورم کنه یه نفر که خود خودش باشه به یه نفر که واقعا بدونم دوستم داره 

به هیچ احدى اعتماد ندارم احساس میکنم همه دارن بهم دروغ میگن همه دارن وانمود میکنن از اینکه کنارمن خوشحالن یا بهتره بگن راضین 

یه عالمه حس ناب و خوشالى تو وجودم داره وول میخوره اما چه فایده که ثانیه به ثانیه ادما دارن این حس رو ازم میگیرن 

ثانیه به ثانیه ابى اسمونى درونم با ته مایى از نارنجى و سبز داره خودشو میده به سیاهى مطلق 

نگاه کردن به ادم ها نگاه کردن به روند زندگیشون رو دوست دارم اما همون ندرت زمانى که بیرون خونم که شامل میشه از مسیر کتاب خونه تا خونه خیلى خیلى کم ادم هایى رو میبینم که خوشالن یا دارن از ته دل میخندن و کسایى هم که از ته دل میخندن اونقدرى بچه هستند که دلشون جایى رو براى سیاهى نداشته باشه

نمیدونم کار درستیه ذوق کردن براى تولدى که یک ماه و خورده اى دیگست و همه سال گند خورده بهش یا نه  

این عکس پایین هم وقتى منتظر مامانم بودم توى پارک کنار کتاب خونه دوربین گوشیم همینجورى شروع کرده بود براى خودش عکس گرفتن و اینم جزو همون عکس هایى که گوشیم خودش گرفته :/

 


به سلااام دوستان وبلاگى گرام ! خوبین و خوشین و این حرفا ؟: 

اقو ما که مدرسه تعطیل شد هى استراحت تو استراحت شد و نتیجشم این شد که الان دارم بیشتر از دوازده ساعتم میخونم و نمیرسم به تکلیفا :/ به جهنم اصن :/ 

خیلى ذوق کردم دیدم نتایجتونو خلاصه که تبریکات فراوان و این حرفا 

اقا به شدت دوباره به یارى ابیتان نیازمندم ! اى کسانى که الان دیگه اول مهر مجبور نیستین این فرم هاى مسخره ى دوست داشتنى رو تحمل کنید یا بهتره بگم دیگه مدرسه نمیرید پاشید بیاید بگید چه کارایى دوست داشتین میکردین اگه یه بار دیگه میتونستین تو اون حال و هوا قرار بگیرید 

و همینطور بگید که چه کاراى خفنى انجام دادید که سال اخرى ما هم انجام بدیم و روحمون تازه بگردد 

دوستان ضایع نکنید جان من هیچ کسى نیاد بگه :/ 


وقتى امسال نتایج کنکور رو اعلام کردن یه جا عکسى از چاپلین و انیشتین  رو گذاشته بودن و زیرش نوشته بودن اینا هیچ وقت نفر اول کنکور ریاضى و هنر نبودن 

به تمام وجود باور دارم که'' محمد زارع '' همون انیشتین و چاپلین نسل ماست همون قدر بى نظیر همون قدر خارق العاده و نایاب

اصلا و ابدا نمیتونم این موضوع رو باور کنم و درک کنم که چرا واقعا محمد زارع اول نشد 

شاید بگم جزو معدود نتایجى بود که وقتى شنیدم به شدت گریم گرفته بود ، راستش محمد زارع براى من فقط محمد زارع نبود یه ادمى بود که شروع کننده ى به مسیر خیلى مهم بود توى ایران یه ادمى بود که میگفت اره برو و بجنگ برا چیزى که دوست دارى و نزار هیچ چیزى مانعت بشه و همچنین اولین نفرى بود که این حرف رو با عمل ثابت کرد خیلى فوق العاده هم ثابت 

با تمام وجود به اینکه با ادمى مثل محمد زارع توى این کشور زندگى میکنم افتخار میکنم 

امیدوارم تا اخر عمرش بدرخشه و بدرخشه و بدرخشه و بدرخشه 

عکس : محمد زارع

 


در حال حاضر تنها بخشی از گوشیم که داره با اینترنت کار میکنه اونم نه هر اینترنتی اینترنت مخابرات وبلاگه و من حتی نمیتونم گوگل رو باز کنم چه برسه به تلگرام و اینستاگرام و . واقعا متشکر !

[ محدود شدیم به سایت های داخلی ::/ ]

دیروز شمال تهران افتضاااااح بود ماشینا قفل قفلللل سربالایی ها ماشین سر میخورد میومد پایین و دوستم اصلا نتونست بره خونشون یعنی در این حد افتضاح و خب واقعا نمیدونید با چه مصیبتی ما خودمون رو رسوندیم به مترو  ( همه ی راه ها لیز اصلا مصیبتی بود ) تا بیایم خونه یعنی یه سی چهل سانتی برف نشسته بود من واقعا نمیتونم درک بکنم بچه های کوچیک تر که خودشون نمیتونستن با مترو بیان چند ساعت تو مدرسه بودن تا سرویسا برسن و چند ساعت طول کشید تا رسیدن خونه ، من خودم به شخصه سههههه ساعت تو راه بودم اونم تازه با مترو ، و اومدم خونه رسما داشتم میمرم :/ 

اینقدر اینقدر مسئولین شهرداری بی مسئولیت یعنی کسی که سکته کنه کسی که هزار تا مشکل براش پیش بیاد ، چی کار میخواست بکنه توی این راه بندون ! واقعا ما داریم درباره ی جون انسان ها اینقدر ساده برخورد میکنیم . 

خدایا خواهش میکنم اخر و عاقبت این مردم و این کشور رو به خیر کن فقط

این عکسو ساعت نه صبح گرفتم و بعدش گوشیم توسط مسئولین گرامی مدرسه گرفته شد و بعدشم خاموش شد و نتونستم عکس بیگیرم که نشون بدم سه چهار برابر این حجم وقتی داشتیم از مدرسه بیرون میرفتیم اومده بود و ببینید چقدر اوضاع داغون بوده 

یکی از همین درختای توی تصویر شاخش شکست از این حجم از برف :/

 


یه عده دارن میرن شمال ! یه عده ى خیلى زیاد !!!! یعنى اینقدر عصبانیم دارم میترکم 

ببخشید اینو میگم اما یه عده ى کثیرى از ملت ما نفهمن و واقعا دارم به اینکه ایکس گفت این ملت هر چى سرشون بیاد حقشونه پى میبرم 

انسانیت انگارى پر کشیده از وجودمون رفته 

دوستم میگفت رفته بودیم بنزین بزنیم بعد من یه دقیقه پیاده شدم از صندوق عقب یه وسیله بردارم اومدم نشستم به دستم اسپرى الکل زدم و یه عده توى ماشین با دست نشونم میدادن مسخرم میکردن :| 

چقدر چقدر دلم براى کادر درمان میسوزه چقدر پتانسیل اینو دارم بشینم زار زار گریه کنم براشون 

خدایا خودت کمکمون کن  :)

التماس میکنم چند دقیقه وقت بزارین و استورى هاى این پیج رو ببینید 


اقا من به طور خیلی خیلی وحشتناکی پنج روز رو تو کل سال دوست دارم دوست که نه در واقع عاشق این پنج روزم 

اگه هر کسی هم باعث بشه این پنج روز ثانیه ای داغون بشم تا چندین سال بعدش تو ذهنم حک میشه اون رفتارش و دیوونم میکنه و خب تا حالا هیچ وقت نشده بدون داغون شدن این روزا رو بگذرونم اما خب بازم عاشقشونم 

یکی از اون پنج روز چهارشنبه سوریه اه

درستش این بود که من الان از ذوق ناشی از فردا شب در حال متلاشی شدن باشم نه اینکه یه پست مملوء از غر رو بنویسم

تازه همین الان رادیو جوان میکس چهار شنبه سوری رو هم گذاشت :(

هوف :/

 


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

دست نوشته هايم Amanda وبسایت تخصصی رشته روانشناسی دانشگاه پیام نور مبارکه عارف حنائی Michelle آهنگ پارس Pamela Janet تفریح و سرگرمی هر چی که بخوای